دیکشنری
Unattended Operation
ʌnətendɪd ɑpəɹe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
عملكرد بی مراقب
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNAPPROPRIATED SURPLUS
UNAPT
UNARM
UNARMED
UNARY
UNARY OPERATION
UNARY OPERATOR
UNASKED
UNASSAILABLE
UNASSERTED CLAIMS
UNASSERTIVE
UNASSUMING
UNATTACHED
UNATTAIATED
UNATTENDED
UNATTENDED OPERATION
UNATTRACTIVE
UNATTUNED PARENTING
UNAUDITED
UNAUTHORISED
UNAUTHORIZED
UNAVAILABLE ENERGY
UNAVAILING
UNAVOIDABLE
UNAWARE
UNAWARE TARGETS
UNAWARES
UNBACKED
UNBALANCE
UNBALANCED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید